اعتقادات دینی در ایران را میتوان در سه دوره کلی بازشناخت :
۱-پیش از مهاجرت اقوام آریایی و دین زرتشت : در این دوره، براساس پارهای منابع، پرستش خدایان متعدد محور اعتقاد ساکنان نجد ایران بوده و با اعتقادات اقوام آسیای غربی شباهتهای بسیار داشته است.
۲٫ دین اقوام آریایی و ظهور زرتشت : دین قوم ایرانی مانند دیگر اقوام هندواروپائی در دورههای متأخر، براساس تعدد خدایان بود، اما با ظهور زرتشت و دعوت به پرسش خدای یگانه ـ اهورامزدا ـ حجابهای اساطیری از آن زدوده شد؛ لیکن با گذشت زمان، توحید زرتشت به ثنویت انجامید و عناصری از عقائد شرکآمیز اقوام آریایی وارد دیانت زرتشت گردید.
۳٫ ورود اسلام به ایران : با ورود اسلام به ایران، که با اقبال ایرانیان رو به رو شد، گشت جدیدی در تاریخ فرهنگ و تمدن ایران آغاز گردید. مردم ایران با توجه به سابقه تاریخی خود، حقیقت توحید را پذیرفتند و با ایمان و صداقت خویش به بسط و گسترش اسلام همت گماشتند و همچنین با سعی و تلاش خود در کنار دیگر ملل اسلامی، در بنیانگذاری تمدن اسلامی سهم بسزایی داشتند. پیش از ورود اقوام آریایی به ایران، منابع مکتوبی که ما را از نحوه تلقی دینی ساکنان نجد ایران آگاه کند، تنها به فرهنگ و تمدن ایلام و منابع بینالنهرینی اختصاص دارد.
مرکز حکومت ایلام ـ نخستین حکومت مرکزی ایران ـ در منطقه جنوب غربی و دشت خوزستان قرار داشت و حوزه اقتدار آن به مناطق فارس و بوشهر، دامنههای زاگرس و تا حدودی مناطق مرکزی ایران گسترده بود و با تمدنهای بینالنهرین یعنی سومر، اکد، بابل و آشور ارتباط مستمر داشت. با وجود برخی مشترکات مذهبی ایلام و بینالنهرین، ویژگیهای خاص مذهب ایلام، آن را بکلی از دین مردم بینالنهرین متمایز میکند. یکی از مشخصات دین اسلامی این بود که خدایانشان را وصفناشدنی میدانستند و حتی مجاز نبودند نام آنها را بر زبان آورند و تنها از القاب و عناوین آنها استفاده میکردند. سلسله مراتب خدایان ایلامی را میتوان براساس سندی متعلق به قرن ۲۳ پیش از میلاد، تعیین کرد.۱ این سند معاهدهای است میان «هیته» پادشاه سلسله اوان و «نرام سین» پادشاه اکد و البته باید یادآور شد که ترکیب خدایان و سلسله مراتب آنها در این عهدنامه، با میزان اهمیت آنها در دورههای مختلف تاریخی تمدن ایلام کاملاً منطبق نیست. این معاهده با طلب یاری از الهه «پی نی کیر»، یکی از الهههای مهم ایلامی آغاز میشود و در دورههای متأخر از همو به عنوان «فرمانروای آسمانها» نام میبرند و ایلامیان او را مادر همه خدایان میدانستهاند. الهه مهم دیگر «کیریریش» است که البته این نام در عهدنامه مذکور نیامده است. جایگاه اختصاصی این الهه در لیان بوشهر بوده است و البته بتدریج نفوذ آن تا شوش یعنی به طرف شمال شرقی گسترش یافت و در شهر شوش این الهه را با لقب «مادر خدایان» و «الهه معبد بزرگ» میشناختهاند. در این معاهده پس از الهه مادر، خدایی موسوم به «هومبن» قرار داشت: و در سراسر ادوار تاریخی ایلام به عنوان مهمترین و بزرگترین خدا باقی ماند. واژه «هومبن» احتمالاً از ریشه Hupa به معنی فرمان دادن گرفته شده است و القاب او عبارت بودند از: «نگاهدارنده»، «خدای توانا»، «خدای بزرگ» و «خدای خدایان» که پادشاه ایلام تحت حمایت فرّه قرار داشت. یکی دیگر از خدایان ایلامی «اینشوشینک» بود که خدای محلی شهر شوش محسوب میشد، اما در هزاره دوم پیش از میلاد به سبب مرکزیت یافتن شهر شوش، جایگاه مهمی به دست آورد.