دانشنامه ناریا
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
تاریخ امروز:
نوشته ها:
درباره ناریا:
در صورتی که مطلب مورد نظر خود را در ناریا پیدا نکردید از جستجوگر سایت برای یافتن آن تلاش کنید.



چطور همسر اجباری خود را دوست داشتنی کنید؟

ازدواج آن هم از نوع تحمیلی یکی از پراسترس‌ترین شرایط برای شروع یک زندگی اجباری است. شرایطی که کوچکترین اشتباهی در آن همه چیز را تباه می‌کند. شاید باور نکنید ولی هنوز هم تعدادی از ازدواج‌هایی که در اطراف ما شکل می‌گیرد تحمیلی است و یکی از دو طرف هیچ علاقه‌‌ای به زندگی با همسر اجباری خود ندارد.

اینکه همسر شما شخص مورد دلخواه‌تان نیست و زندگی با او را مثل جهنم می‌بینید، نشانه پایان زندگی نیست چراکه شما هم باید برای باورپذیر شدن این اجبار قدمی‌ بردارید. قصه زندگی فاطما گل در سریالی به همین نام و ندا در داستانی واقعی، این مطلب را برای‌تان روشن می کند. دکتر‌ هادی، روانشناس به شما می گوید در چنین ازدواج‌هایی چه باید بکنید!

انتخاب‌هایی که گران تمام می‌شوند
سال گذشته به شکل کاملا اتفاقی در یک ‌مهمانی خانوادگی با دختری به نام ندا که به تازگی با پسر یکی از بستگان ما ازدواج کرده بود آشنا شدم. دختر ساکت و اخمویی بود و کاملا مشخص بود از بودن در جمع خوشحال نیست و ثانیه‌ها را برای پایان شب می‌شمارد. روزها از آن ‌مهمانی گذشت تا او را در دفتر مشاوره روبه‌روی خودم دیدم.

ندا در یک خانواده متوسط زندگی می‌کرد و چهارمین فرزند خانواده بود. به اصرار پدرش با پسر دوست او پای سفره عقد نشسته بود و بعد از شش ماه گذشتن از یک ازدواج تحمیلی، تصمیم داشت همه چیز را تمام کند. ندا بعد از گذشت نیم‌ساعت حرف‌هایش را با این جمله تمام کرد: شوهرم خیلی مرد خوبی است اما نمی‌توانم دوستش داشته باشم. از این ندا‌ها در جامعه کم نیست، پس شاید این اتفاق برای هر کسی پیش بیاید.

لازم نیست که حتما ازدواج شما اجباری باشد تا احساس خوشبختی نکنید، بسیاری از زوج‌ها به‌رغم میل به پیوندشان بعد از مدتی به همین حس شما دچار می‌شوند و احساس می‌کنند همسرشان مرد یا زن دلخواه‌شان نیست، اما این شرایط در ازدواج‌های اجباری به نسبت بیشتر از دیگر انواع ازدواج‌هاست. پس از آنجا که پیشگیری بهتر از درمان است در قدم اول به مجردهایی که هنوز ازدواج نکرده‌اند توصیه می‌کنیم در انتخاب همسر خود حضوری پررنگ و فعال داشته باشند.

مطمئن باشید وقتی نمی‌توانید برای آینده و ازدواج خود تصمیم بگیرید، متاهل شدن برای شما زود است و اصلا آمادگی آن را ندارید. اینکه به بهانه تجربه بالا و احترام به بزرگترها تن به ازدواج اجباری دهید، تردید شما را در انتخاب شریک زندگی‌تان از بین نمی‌برد. بزرگترها می‌توانند راهنمای خوبی در این مسیر باشند اما اصرار و اجبار آنها برای ازدواج شما با فردی که دوستش ندارید یا تحت شرایطی خاص ناچار به پذیرش او هستید برای آینده شما گران تمام می‌شود.

ماندن یا نماندن؟
مهم‌ترین نقشی که دوست داشتن در زندگی مشترک ایفا می‌کند نیروی محرکه زندگی و حس آرامش کنار هم بودن زوج‌هاست؛ چراکه این احساس دلیل خوبی است تا زن یا مرد انگیزه لازم برای حل مشکلات زندگی مشترک خود را به دست آورند. پس دوست داشتن و دلنشین بودن همسر برای ازدواج فاکتور مهمی است اما خوشبختانه درصد احتمال شکل گرفتن علاقه و محبت بعد از ازدواج هم صفر نیست.

به عبارتی دیگر ازدواج اجباری و بدون عشق به هیچ وجه به هیچ فردی پیشنهاد نمی‌شود، اما اگر به اقتضای شرایط زندگی یا اصرارهای اشتباه اطرافیان هم اکنون در چنین رابطه‌‌ای قرار گرفته‌اید، لازم است پیش از هر تصمیمی، برای دوام و نجات زندگی مشترک خود تلاش کرده و چاره‌‌ای بیندیشید. اولین پیشنهاد ما این است ک دنبال یک مشاور توانا برای حل داستان زندگی خود باشید، چراکه تنها کسی که بعد از خودتان می‌تواند در بهتر کردن شرایط و گرفتن تصمیم درست و منطقی به شما کمک کند، مشاور است. اما پیش از رفتن نزد مشاور ابتدا سنگ‌های خود را با همسرتان وا بکنید. گپ‌های دو نفره شما در گرفتن تصمیم درست و بهبود اوضاع زندگی بسیار موثر است.

موضوع گپ خود را حول محور شرایط پیش آمده و تلاش برای حل آن قرار دهید. به همسرتان بگویید که می‌دانید از زندگی با شما لذت نمی‌برد و تحت فشارهای خاصی تن به این زندگی داده است اما برای او روشن کنید که شما هم به کسی نیاز دارید که به شما علاقه داشته باشد؛ پس باید برای زندگی مشترک‌تان فکری کنید.

اگر تا آن زمان انتخاب دست شما نبوده حالا زمانی است که هر دو باید برای آینده خود تلاش کنید. در شرایطی که زندگی بدون انگیزه و دوست داشتن از سمت زوج‌ها ادامه پیدا کند دردی از زندگی دوا نمی‌کند. از طرفی جدایی و پیامدهای تلخ آن برای هر دو نفر روشن است و بهتر است به عنوان آخرین راه‌حل مد نظر قرار گیرد. پس بهترین کار این است که زوج‌های ازدواج اجباری مدتی تحت نظر مشاور زبده جلسات مشاوره و درمان بحران داشته باشند و برای بهتر شدن روابط، پذیرفتن شرایط و نگاه مثبت به آن قدمی موثر بردارند.

چگونه بمانیم و عشق بسازیم
هر دختر و پسری که در یک آشنایی اجباری تن به ازدواجی تحمیلی داده‌اند به ناچار برای ادامه زندگی و فراموش کردن زور و اجبار‌ها و عواقب آن نیاز به ایجاد محبت و علاقه در زندگی مشترک دارند؛ در غیر این صورت تا مدت‌ها باید به یک زندگی عذاب‌آور و تلخ ادامه دهند. از طرفی ایجاد مهر و محبت و همدلی کار نشدنی و چندان سختی هم نیست؛ البته در صورتی‌که طرف مقابل شما مشکل جدی و آزار‌دهنده‌‌ای که مانع ایجاد علاقه شود نداشته باشد، پس شرایطی را فراهم کنید تا بتوانید همسر خود را دوست داشته باشید و از همه مهم‌تر با ازدواج‌تان کنار بیایید.

بنابراین در قدم اول سعی کنید با هم حرف بزنید و از همه مهم‌تر به صحبت‌های یکدیگر گوش دهید. برای شروع بهتر است حتی اگر کم و کاستی‌هایی در رفتار و ویژگی‌های همسر خود می‌بینید به‌خاطر تداوم زندگی و روبه‌رو نشدن با بحرانی تازه چشم‌پوشی کنید و با در نظر گرفتن خوبی‌ها و نقاط مثبتی که در همسر خود سراغ دارید و می‌دانید او مرد یا زن خوبی است، دوست داشتن و محبت را ما بین خود و زندگی مشترک‌تان به وجود آورید و تقویتش کنید. همان‌طور که همه ما می‌دانیم هیچ کس بی عیب و ایراد نیست.

باید به این نکته توجه کنید که اگر شما با شخص مورد علاقه خودتان هم ازدواج می‌کردید، بعد از ازدواج و شروع زندگی مشترک نقص‌هایی را در او می‌دیدید که تا قبل از آن بر شما پوشیده بوده است؛ تا جایی که بعد از مدتی بیشتر زوج‌ها به این نتیجه می‌رسند که عیب و ایرادهای ندیده و خوبی‌هایی که از دریچه عشق به آنها نگاه می‌کردند، معیارهای باارزشی برای انتخاب همسر مورد علاقه‌شان نبوده است. درحالی‌که در این شرایط با منطق عوامل را بهتر تجزیه و تحلیل می‌کنید و در عوض فاکتورهای بهتری برای دوست داشتن و ابراز علاقه در همسر فعلی‌تان می‌بینید که به اقتضای شرایط این ازدواج تحمیلی، نادیده گرفته شده‌اند.

چطور به آرامش برسید
اگر فکر می‌کنید دوست داشتن کسی که از روی اجبار با او ازدواج کرده‌اید غیرممکن است سخت در اشتباه هستید؛ چراکه نقاط مثبت فراوانی در افراد مختلف وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها می‌شود زندگی‌های بی عشق و سرد زیادی را سر و سامان داد. مثلا ممکن است از زمان شروع زندگی مشترک تا به امروز مسائل مختلفی در رابطه‌تان پیش آمده که شما را ناراحت و ناامید کرده و تصمیم‌تان را برای پایان دادن به زندگی مشترک قطعی‌تر کرده است، درحالی‌که بهترین حالت این است که به جای این منفی‌بافی‌ها به این موضوع فکر کنید که شما در این زندگی مشترک چه چیزهایی یاد گرفته‌اید.

رسیدن به نقاط ضعف رابطه و رفتارهای خطرناک درباره همسر اتفاق خوشایندی است که در این نوع ازدواج‌ها می‌شود از آن درس گرفت. پس سعی کنید با شریک زندگی خود وقت‌های دونفره بیشتری را سپری کنید و با در نظر گرفتن جنبه‌های مهم‌تری از عشق و علاقه کاذب، در چارچوب منطق، آرامش و امنیت فکر کنید. شاید تا به امروز نمی‌دانستید که آمارها نشان می‌دهد نارضایتی مرد و زن در ازدواج دوم و سوم با اختلافی به‌مراتب بالاتر نسبت به زندگی اول هر فردی قرار دارد.

پس زمانی که شما می‌توانید رابطه‌‌ای نیمه شکست‌خورده را ترمیم و آن را به یک زندگی آرامش‌بخش تبدیل کنید، چرا با پایان دادن به آن شرایط سخت‌تر تازه‌‌ای را به وجود آورید؟ برای قطع رابطه و طلاق همیشه زمان هست، پس تا زمانی که می‌توانید راه‌های بهتری را امتحان کنید و جدایی آخرین تصمیم‌تان باشد. مثل ندا که بعد از کنار آمدن با شرایط زندگی‌اش این روزها حال خوش و زندگی بهتری را تجربه می‌کند.

شادی در ۱۱ - اسف - ۱۳۹۳

پاسخ دادن