دانشنامه ناریا
جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
تاریخ امروز:
نوشته ها:
درباره ناریا:
در صورتی که مطلب مورد نظر خود را در ناریا پیدا نکردید از جستجوگر سایت برای یافتن آن تلاش کنید.



آمد آن ماهی که نامش رمضان است

معده از آمدنش شدیدا نگران است !

.

.

.

اندکی صبر …

“زولبیا بامیه ” نزدیک است !

.

.

.

باز ماه رمضان آمدست و روزه / رایگان گشت بلیط اتوبوس و موزه

باز در بند شدند لات و ابلیس و هبل / باز بلبل به چمن می فروشد غمزه

بعد افطار دلت گرد و قلمبه گردد / بس که خوردی کباب جوجه یکروزه !

.

.

.

ما فردا شب واسه افطار میایم خونتون

(ستادایجاد رعب و وحشت درماه رمضان) !

.

.

.

تابلو هلال احمر رو به غضنفر نشون میدن

میگن معنی این تو جاده چیه؟

میگه به ماه مبارک رمضان نزدیک میشوی !

.

.

.

به طرف میگن چرا روزه نمیگیری؟

میگه :  مشکل دارم، نمیشه

مشگن مشکلت چیه ؟

میگه : گرسنه ام میشه !

.

.

.

ای کسانیکه روزه نمیگیرید…….حداقل افطار کنید….. !

چون از قدیم گویند کار را آن کرد که تمام کرد !

.

.

.

هرچند که روزه است حاجی رمضان

تا خرخره می خورد حقوق دگران

یک ذره غبار اگر رود توی گلوش

از بابت روزه می شود دل نگران !

.

.

.

در خانه ما ز خوردنی چیزی نیست

ای روزه میا وگرنه خواهم خوردت !

.

.

.

چون ندارم چیز بهر خوردنم

ماه روزه ،روزه خواری می کنم

چون به پایان می رسد ماه صیام

از فراقش آه و زاری می کنم !

.

.

.

سحرگاهان به قصد روزه داری// شدم بیدار از خواب و خماری

برایم سفره ای الوان گشودند// به آن هر لحظه چیزی را فزودند

برنج و مرغ و سوپ وآش رشته// سُس و استیک با نان برشته

خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم// کمی از این کمی از آن چشیدم

پس از آن ماست را کردم سرازیر// درون معده ام با اندکی سیر

وختم حمله ام با یک دو آروغ// بشد اعلام بعداز خوردن دوغ

سپس یک چای دبش قند پهلو// به من دادند با یک دانه لیمو

خلاصه روزه را آغاز کردم// برای اهل خانه ناز کردم

برای اینکه یابم صبر و طاقت// نمود م صبح تا شب استراحت

دوپرس ِ کلّه پاچه با دو کوکا// کمی یخدر بهشت یک خورده حلوا

به افطاری برایم شد فراهم// زدم تو رگ کمی از زولبیا هم

وسی روزی به این منوال طی شد// نفهمیدم که کی آمد و کی شد

به زحمت صبح خود را شام کردم// به خود سازی ولی اقدام کردم

به شعبان من به وزن شصت بودم// به ماه روزه ده کیلو فزودم

اگرچه رد شدم در این عبادت// به خود سازی ولیکن کردم عادت

خدایا ای خدای مهر و ناهید// بده توش و توانی را به« جاوید»

که گیرد سالیان سال روزه// اگرچه او شود از دم رفوزه

شادی در ۸ - مرد - ۱۳۹۰

پاسخ دادن